روز جمعه 6 اپریل سال 2007 میلادی، انجمن افغان های مقیم شهر گوتینبرگ سویدن جشن نوروز را برگزار کرده بود. در این جشن پروگرام های رنگارنگ از سوی جوانان و نونهالان ترتیب و تنظیم گردیده و به اجراء گرفته شده بود. هدف عمده از برگزاری چنین محافلی تشویق و آشنا نمودن نسل جوان با فرهنگ و کلتور وطنی شان است. بزرگان و والدین در این انحمن و آن هایی که مسؤلیت تهیه لوازمات را به عهده داشته اند، معلوم می شود آدم های خیلی ورزیده و دانسته ای بوده اند.
به عکس خوب دقت کنید و غور کنید. این عکس به اثبات می رساند که ما هرچندی که بصورت فزیکی در جهان اول و جهان ساینس و تیکنالوژی زندگی می کنیم، اما روحاً همان هستیم که بودیم و بعد از یک قرن زیستن در غرب هم همان خواهیم بود که هستیم. واقعاً جای تأسف عمیق است که یک کسی بیاید زحمت بکشد تا ما را با هنر خود برای ساعتی هم اگر شده شاد نماید، چنین دست کم گرفته شود. این در حقیقت یک شکلی از توهین به دمبوره و دمبوره نواز است و در مجموع یک شکلی از توهین به تمام آن عده جوانانی است که پروانه وار آمده و پروگرام های رنگارنگی را تریب داده بودند و همچنان نوعی از توهین به خود همین مجمع و فرهنگ آن ها است. آخر ما چه وقت و در کجای این دنیا باید زندگی کنیم و کیها را باید ببینیم تا یک مقدار با پرنسیپ، قاعده و قانون چنین کار هایی آشناه شویم..؟!
تفریح:
«گل و گلزاره بیری» یک آهنگ تصویری از صفدر توکلی ـ ریشه در یوتوب
دوست عزیز: نوشته ها زیباه تان را خواندم. خوشحال شدم از اینکه با نوشته های تان اشناه شدم. اما شما چرا این قدر از همه چیز ازرده و نالیده می نوسید. مزاری بخواهی و نخواهی در جامعه امروز بابا یک جامعه افغانستان است و در تاریخ هم مردی دارای جایگاه...
چی کسی که از جاغوری باشد و چی نه باشد حق دارد در باره مزاری حرف بزند و یا چیز بنوسد.
دوم در نوشته فعلی تان و عکس که گذاشته اید، من شاید انقدر هزاره باشم که چشم هایم خورد است که هیچ عیب و یا بی احترامی را نیم بینم. ممکن است در باره جشن زیادتر توضیح بدهید.
سلام به دوست عزیز پیمان
بگذار آدمها هرجور شادند برقصند. این هم نوعی نوآوری در دنیای فراپست مدرن است. مردم مانکن میسازند تا کالای شان را تبلیغ کنند. ما مانکن میشویم تا فرهنگ عامه مان را به نمایش بگذاریم.
راستی آهنگ هایی که در سایت داوود سرخوش در لینک شما هست نه قابل شنیدن است و نه قابل دانلود کردن. اگر برای استفاده از آنها راهنمایی کنید متشکر خواهم بود.
بدرود
دوست گرامی سلام . آری پر نسیپ همین است که بو دیم . در مورد وهابیت باز هم بروزم .
امید وارم دراین بحث شرکت نماید . وهابیت از کجا سر چشمه گرفت . گر چند برای یکعده نا خا لیصان گران تمام میشود .
دوست عزیز: نوشته ها زیباه تان را خواندم. خوشحال شدم از اینکه با نوشته های تان اشناه شدم.
از ما هم سر بزنید
دوست عزیز پیمان!
اول از همه عرض سلام و ادب خدمت شما و فامیل محترم تان. بنده از مدت های دور و درازی است که با جناب عالی شناخت فکری از طریق نوشته های تان پیدا کردم. در این اواخر از دوستان فرهنگی در ملبورن دیدن نمودم که در جریان گفتگو ها اطلاع یافتم که وبسایت آنها را شما تهیه نموده اید. بنده نیز با جمعی از فرهنگیان گردهم آمده از مدت دو سال است موسسه ای را تحت نام کاروان بنا نهاده ایم. در این موسسه بخش های مختلف کاری از قبیل برنامه رادیو و نشریه فعال است. اخیرآ تصمیم گرفتیم وبسایتی را برای موسسه تهیه نماییم تا بتوانیم از دنیای تکنالوجی نیز بهره مندگردیم. در این راستا ما نیاز به همکاری شما دوست فرهنگی داریم، اگر لطف کنید شماره تماس خود را برایم ایمیل کنید بسیار خوشحال خواهم شد.ایمیل بنده:: besmellah.rezaee@student.adelaide.edu.au
و یا شماره موبایل ۳۵۱۸۲ ۴۳۱۹ (۰۰۶۱) می باشد.
(کُلُ نَفسَ ذائیقة الموت): همه چشنده مرگ هستند.
« در غربت مردن شهادت است. آنهم هردم شهید»
لهذا شهادت سخنور والامقام و شاعر زمانه ها را که از هر مصراع و بیتش جهانی معنی و مفهوم افاده میشود، به خانواده آن شهید مرحوم و به عموم ادبیان، نویسندگان و شاعران و همزبانان صاحب دل تسلیت عرض مینمایم. (انالله و انا الیه راجعون).
مرگ صاحبدل جهانی رادلیل کلفت است/ شمع چون خاموش گردد داغ محفل میشود.
حقیقتآ که این ضایعهً بزرگ فرهنگی داغی را بر دل های صاحبدلان، فرهنگیان، شاعران و هنرمندان رسالتمند گذاشت،که تا ابد فراموش نخواهد شد. ولی مرحوم شاد روان استاد خلیلی فرموده اند: مرد نمیرد بمرگ، مرگ از او نام جوست/ نام چو جاوید شد، مردنش آسان کجاست. شخصیت های که نام نیکو اختیار کرده اند جاویدان هستند و هرگز نمرده اند.
مطابق فرموده ی ابوالمعانی محمد عبدالقادر بیدل(رح) که فرموده اند: بیدل تجددیست لباس خیال من/ گر صد هزار سال بر آیم کهن نیم. روح اش را شاد و جنت فردوس را از بارگاه رب الجلیل (ج) برایش آرزو میکنم. واسلام
با عرض سلام مجدد
با عرض سلام مجدد خدمت شما
تشکر و سپاس از اینکه لطف کردید شماره تماس تان را فرستادید. به زودی با شما تماس حاصل نموده و در مورد صحبت مفصل خواهم داشت.
موفق باشید
سلام علیکم و رحمه الله و برکاته!
دوستان حدیقه تنویر با مطالب جدید من جمله قرآن از شما شکایت میکند منتظر قدم های گرم شما عزیزان است.
در پناه حق باشید، به امید شکست امریکا در افغانستا
از خواندن این نوشته خیلی تعجب کردم.اولآ اخلاق ژورنالیستی تقاضا میکند وقتی شما تصاویر محافل خصوصیی جمعی و یا خانواده هایی را به نمایش میگذارید باید اول از آنها اجازه بگیرید . دوم شما در آن محفل نبودید تا حق داوری را داشته باشید. سوم اینکه اگر نوشتهء شما یک نقد ادبی و فرهنگی است باید همه جنبه های مثبت و منفی آن را بر رسی میکردید. این نوشته چیزی جز برخورد شخصی و کینه توزانه نیست. ما با کمترین امکانات خویش کوشش نمودیم انسانها را بهم نزدیک بسازیم و محبت ها را بیشتر کنیم. شب خوشی در جمع دوستان داشته باشیم.ولی شما در صدد از هم گسستن و پاره نمودن این رشته ها هستید. من به عنوان رییس آن انجمن شدیدآ با این نوشتهء شما مخالفم.
در ضمن فراموش کردم بگویم هر چه زودتر این عکس را از اینجا بردارید. چون نه تنها برای این دو جوان بلکه برای خود این هنرمند عزیز هم نوعی توهین است.
سلام!
من نمیدانم شما با این نوشته هایت این انجمن و این هنرمند را تشویق نمودین یا توهین؟
اگر توانایی تشویق را نداری با وجدانت اجازه نده که به دوستان و زحمات انها توهین کند. اگر همین کار را بکنی ما همه از شما ممنونیم.
فرشته جان سلام! شما سلام هم فراموش تان شده است.
اولاَ عرض کنم که این نوشته متوجه شما نیست، چون شما تهیه کننده پایه مکرافون نیستید و نمی توانید باشید و این را همه می دانند.
دوم اینکه وقتی شما اینقدر اخلاق ژورنالیستی بلد هستید، چگونه بخود اجازه می دهید که حکم کنید که این عکس هرچه زودتر برداشته شود.
سوم اینکه شما حکم کرده اید که عکس برداشته شود چون بودن این عکس به هنرمند عزیز توهین است، اگر توهین است، من هم چیزی بیشتر از آن نگفته و ننوشته ام. من هم همان را گفته ام که شما دارید تصدیق می کند.
در مورد انتشار و اجازه عکس عرض کنم که شما فکر می کنم تا هنوز با قوانین عکس و انتشار آن خوب آشنا نیستید. این عکس بنام شما کاپی رایت نشده است که کسی اجازه نشر آن را از شما باید می گرفت. در ضمن شما در کدام جایی ننوشته بودید که عکس برداری از این محفل ممنوع است. ثانیاَ این عکس شخصی و یا از زن و فزند کسی نیست که شما یاد کرده اید... این عکس از استیج عمومی است. ما در پارلمان افغانستان و در پهلوی آقای کرزی هم نیستیم، اما هیچ وقت معنی اش این نیست که ما حق صحبت کردن در مورد آن ها و انتقاد کردن را نداریم چون در آنجا حضور نداشته ایم.
شما ما شاالله خیلی دیکتاتوری می اندیشید دقیقاَ مانند آقای حکمتیار. از این برخورد شما معلوم می شود که اگر قدرت می داشتید، در برابر این نوشته من که گفته ام توهین است و شما هم موافق هستید، حتماَ حکم اعدام این حقیر پقیر را صادر می کردید. آهسته تر همشیره جان!
به من مربوط میشود چون من مسوول و سازماندهء برنامه هستم. من به خود اجازه میدهم بگویم عکس را پایین کنید .چون آنها مهمانان من بودند .آنچه در عکس است هیچ گونه توهینی نیست ولی آنچه شما ادعا نموده و عکس را آنجا گذشته اید یک توهین است. آنهایی که در این عکس هستند فرزند کسی اند و شخصیتی دارند. آنها تقصیری ندارند که در سایت شما انگشت نما شوند. این کدام استیژ عمومی نه بلکه برنامهء نوروزی بین چند خانواده بود. شما سیاست و مسایل کشوری را با فعالیت های یک انجمن فرهنگی اشتباه گرفته اید. شما میتوانید تا دلتان بخواهد در مورد کرزی و کابینه اش بنویسید چون مسولیت شهروندی شما را به عهده دارند ولی انجمن ها فقط در مقابل اعضای خود مسوولیت دارند.در مورد من هم نپردازید. چون که کی بودن من کاملآ به خودم ارتباط دارد. همانطوری که همشیره گفتید پاس برادری را نگهدارید.
در جواب سلام تان، سلامت باشید!
http://www.andisha-e-nau.com/ هزاره هاپاسداران میراث کهن . لطفا مصاحبه ای حسین علی رحیمی را درین آدرس بخوانید . http://www.andisha-e-nau.com