تجلیل از دوازدهمین سالروز شهادت بابه مزاری در شهرمالمو سویدن با شرکت بیش از ۱۲۰ نفر از افغان های مقیم سویدن، دنمارک و بعضی از کشورهای دیگر اروپایی، دیروز یکشنبه هجدهم مارچ ۲۰۰۷ میلادی برگزار گردید. در جلسه سرودها و مقالات زیادی به خوانش گرفته شد و سخنرانی های مفیدی صورت گرفت.
تفصیل بیشتر در این ارتباط را می توانید در وب سایت بابه مزاری بخوانید که در حقیقت یکی از پایگاه هایی مستقل و مستقیم اطلاع رسانی و انعکاس دهنده افکار و اندیشه های والای آن مرد عدالتخواه و ویرانگر دیوار های تعصب در افغانستان می باشد:
دوازدهین سالروز شهادت بابه مزاری گرامی باد!
منباب تجلیل از دوازدهمین سالروز شهادت استاد عبدالعلی مزاری، وب سایتی را بنام او باز کرده ام که روز دهم مارچ در اختیار شما قرار خواهد گرفت..!
شش سال پیش که پنجمین سالروز شهادت بابه مزاری را در دنمارک تجلیل می کردیم، با بسیاری از وسایل ساینس و تیکنالوژی آنروز و امروز نا آشنا بودم ـ هرچیز برایم نو بود، ولی باتمام آن نا آشنایی، توانستیم یادواره ای تحت عنوان «پنجمین یادواره شهادت استاد عبدالعلی مزاری» را تهیه و تنظیم کرده به چاپ برسانیم. من شخصاً همیشه در دلم می گفتم: سال دیگر باز بخیره سیل کو دیگه... یعنی که تا سال آینده چیزهایی را می آموزم و یاد می گیرم و بعد...
سال دیگر رسید و باز در آستانه سالروز شهادت بابه قرار گرفتیم یعنی در ششمین سال شهادت او. اما چیزی را که در گذشت یک سال آموخته بودم، متأسفانه نتوانستن و نکردن بود. یکمقدار که متوجه شدم، فکر کردم که کاش همین یک سال هیچ نمی گذشت و کاش هیچ چیزی را یاد نمی گرفتم... همان که چیزی را یاد نداشتم خوب بود..؟! سال بعدی اش یعنی در هفتمین سالروز شهادت بابه، بسیار زیاد جرأت کردم و کمر همت را به اصطلاح بسته کردم و سخنرانی ها و مقالات بخوانش گرفته شده در هفتمین سالروز شهادت او را جمع آوری نموده و در یک مجوعه تحت عنوان «هفتمین یادواره شهادت استاد عبدالعلی مزاری» به کمک مالی دوستان به چاپ رساندم.
از آنروز تا امسال که دوازدهمین سالروز شهادت بابه مزاری در حال برگزاری است، خبری نبود. انگار نه بابه ای بود، نه او را می شناختم و نه کسی به شهادت رسیده بود گویا. نمی دانم چرا چنین بودم و احتمالاً دل و دماغ برگزاری این نوع مجالس و محافل از دنمارک کوچید و در کشورهای مانند هالند، آلمان، سویدن و... مسکن گزید.
امسال که باید دوازدهمین سالروز شهادت بابه مزاری را تجلیل کنیم، باز به فکر افتاده ام که چه باید بکنم. بعد از یک چرت فلمرغی، تصمیمم بر این شد که یک وب سایت مستقیل بنام بابه مزاری بسازم تا جای مناسبی برای انتشار و نشر مجدد نوشته ها و سخنرانی های که در مورد او صورت می گیرد و نوشته می شود، باشد ـ چون به باور من، مقاله نویس و سخنران زیاد است اما تمام این نوشته ها و سخنرانی ها در محدوده همان سالن برگزاری مجلس باقی می مانند و از آنجا فراتر انعکاس پیدا نمی کند. بناً فکر کردم خوب است اگر چنین یک جای و امکانی وجود داشته باشد تا کسانی که در چنین مجالس شرکت کرده نمی توانند، فرصت و امکان این را داشته باشند که بدانند که در آنجا چه گفته شده و چه خوانده شده است. هرچند چنین جاهای زیاد است خوشبختانه اما آنگونه نیست که باید باشد. این دوماین را حدود یک سال پیش در یک جمع خریده بودیم که تقریباً عین پلان را در همان جمع داشتیم، اما عملی نشد یا اینکه اگر عملی هم شد، مرا مانند موشی از دمم گرفته بیرون انداختند.
آیا ما تنبل می شویم یا..؟
به اعتقاد من، این یک واقعیت است که ما با گذشت زمان و در زندگی روزمره خود، در کنار اینکه چیزهایی راجدیداً می آموزیم و بدست می آوریم، چیزهایی را از دست هم می دهیم. چیزی را که بدست می آوریم، به آن خوش هستیم و متأسفانه از چیزهای که از دست داده ایم، بی خبر می مانیم و به آنها متوجه نمی شویم. گاه گاهی مکن است ضرر از دست دادگی های ما بیشتر از نفع بدست آوردگی های ما باشد. منباب نمونه می توانیم به دوران باندیشیم که عبدالعلی مزاری نقش خود را در صحنه سیاسی افغانستان بصورت زنده بازی می کرد که هزاره ها با هر سخن وی از خواب دیگری بیدار می شدند و به شانه های شان تکانی می دادند و حس بیداری و خود اعتمادی برای شان بیشتر می شد. عبدالعلی مزاری برای اقوام غیر از هزاره در افغانستان هرکسی بود و یا هست، برای هزاره ها در حقیقت خونی بود که در رکهای شان بجریان درآمد. رکهای که قرن ها خشکیده بود. زیرا، ما تفاوت غیر قابل شرح را میان هزاره های قبل از مزاری و بعد از او مشاهده می نماییم. اما توان و دل و دماغ رفتن به راه او که همه معتقد هستیم جنبش و تحرکات و حضور ما در صحنه های سیاسی و حیاتی امروزی افغانستان ثمری از شهامت و مردانگی او می باشد را، داریم کم کم از دست می دهیم ـ بدون اینکه متوجه شویم. پس اینجا است که ادعا به مصداق می نشیند که ما درست است که چیزهایی را می آموزیم و بدست می آوریم، اما هیچ وقت غافل نباید باشیم که چیزهایی را از دست هم می دهیم.
بهرحال امیدوارم راه و خط فکری بابه مزاری با گذشت زمان نه تنها بسردی و فراموشی نگراییده بلکه بر قوت و اصالت آن روز بروز افزوده گردد. چون چیزی را که مزاری عنوان می نمود، عصاره خواسته های تک تک محرومان جامعه افغانستان و به خصوص هزاره ها بود و هست.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
صرافی باختر
به افتخار نوروز ـ پولهای شما را مفت حواله می کند