تذکر
در مورد نوشته قبلی ام که در باره اعمال دولت مردان ایران و روش نادرست آن ها در قبال مهاجرین افغانی مقیم کشورشان نوشته بودم، پیام های متعددی را در یافت کرده ام، از جمله پیامی از محترمه زینت نور یکی از شعرای معاصر کشور ما، که وادارم کرده تا کمی کاه کهنه را به باد دهم.
پیام محترمه زینت نور:
سلام جناب پیمان / مطلب را خواندم متاسفانه من هم از دوستانی که در آنجا روزگاری چندرا به سر برده بودند چیزهای شنیده ام. اکثرا افغانها در کشور های نادار مثل ایران و پاکستان بیشتر دچارمشکل استند اگر این مسله را یک زاویه دیگر نگاه کنیم به نتایچ دیگری میرسیم. مردم ایران وپاکستان، مخصوصا طبقات کارگر و کسبه کا ر مهاجرین افغانی را رقبای کار و کسب خود حساب میکنند و بسیار دلایل دیگر که ریشه در مسایل اقتصادی دارد. برعکس افغانها در کشور مترقی و غربی هرچند با مشکلات دیگری روبرو استند ولی اکثرا از لحاظ پولی با استفاده از کمک های مادی این کشور ها زندگی به مراتب بهتری دارند تا جای که همه زندگی خود را منوط و مربوط به همین کمک ها کردند و به افرادی بار دوش این جوامع تبدیل شده اند بیشتراز ٥٠٪ افغانهای مقیم المان بعد از سالها زندگی درالمان قادر به تکلم بسیار ساده به این زبان نیستند و همچنان در جاهای دیگر. / شاید اگرشمافرصت داشتید نا این معضلات را به شکل متقابل به بحث بگیرید برای همه خواندنی خواهد بود/ شاد و موفق باشید / زینت
من با خانم نور در مجموع موافق هستم، اما به دو نکته نظر شبیه ندارم و آن دو نکته عبارت اند از:
- اگر شما دقیق متوجه شده باشید، من مشخصاْ دولت مردان ایران را، و آنهایی که صاحب اختیار در این کشور هستند را، در این مسله مقصر دانسته ام و هدف من هیچ گاهی ملت ایران نبوده چون یک ملت به هیچ عنوان نمی تواند مقصر باشد. در حقیقت دولت و دولت مردان در یک سرزمین است که جو و فضاء را به وجود می آورد و ملت را خط می دهد که چگونه با مردم و اطرافیانش رفتار کند. شما مثال زنده این مسله را در دنمارک دیدید. تا زمانی که حکومت سوسیال دموکرات ها در این سر زمین حاکم بود، کسی به خود این اجازه را نمی داد تا به پیامبر کسی توهین کند اما وقتی حزب چپ به قدرت رسید، این حزب جو و فضای هم زیستی را در دنمارک طوری ساخت که هر فردی بخود اجازه می داد تا هرچه دلش بخواهد بگوید و انجام دهد.
در این باره آنچه که مرا بیش از هرچیز دیگر رنج می دهد، سخنرانی آقای خامنه ای است که تمام دنیا را بخاطر نقض حقوق بشر محکوم می کند اما از خود و آنچه که دولت اسلامی ایران در طول ۲۰ سال گذشته با مهاجرین افغانی انجام داده، هیچ چیزی نمی گوید و کسی هم نیست که این مسله را مطرح کند که آقای خامنه ای...! از زندان ها و تل های سیاه و سفید خود هم کمی بگو آخر....!
حالا می توانم با جرات ادعا کنم که مهاجرین اقغانی مقیم ایران به هیچ عنوان مقصر نیستند و هیچ وقت یک مهاجر افغانی سبب بیکاری یک کارگر در ایران نشده است. اما در مورد مهاجرین افغانی مقیم اروپا و غرب...
- در ارتباط با برخورد و رفتار مهاجرین افغانی مقیم اروپا، من نظرم را خیلی وقت نوشته بودم که مطمیینم خانم نور و بسیاری از دوستانم آن را نخوانده چون من آن وقت تازه به دنیای وبلاگ وارد شده بودم و وبلاگم خواننده ی زیادی نداشت. حالا می خواهم جهت رفع احتمالاْ یک سلسله سوتفاهم، آن نوشته ام که بصورت چند پارچه شعر شکل داده شده است را، در لینک ذیل به دسترس تان قرار دهم:
عنوان آن نوشته «افغان ها در غرب» است و عنوان شعر «کارما ـ پناهندگان» می باشد. لطفاْ در لینک ذیل بخوانید:
http://www.habibpaiman.blogsky.com/?PostID=6
درمورد ما «پناهندگان افغانی در غرب» و آمدن در اروپا و... یک پارچه شعر دیگری هم ساخته بودم که فکر می کنم تکرار و آوردن آن در ادامه این بحث، ادعا را به مصداق می نشاند. اینجا کلیک کنید...
سلامی گرم به دوست عزیز پیمان و زینت نور.
هانا آرنت فیلسوف بزرگ آلمانی در بهبوحه جنگ دوم جهانی به فرانسه و سپس به امریکا پناهنده شد. وی در دست نبشتهء می گوید: جایی که انسان دولت مقتدر نداشته باشد حقوق بشر نه تنها ناجی نیست بلکه وبال گردن است.
دیدگاه منفی نسبت به مهاجرین در ایران بدلیل سیاست های دولت است نه تلقی مردم. اگر خوب به اخبار مهاجرین دقت کنیم هرگاه دولت ایران حضور مهاجرین را بعنوان معضل مطرح کرده مردم نیز تحریک شده اند و زمانی که دولت مسئله مهاجرین را به هاشیه رانده مردم نیز بی خیال شده اند.
اما با این همه همهء دولتها براساس منافع ملی خود حرکت میکنند. یادم هست که در قندهار در هوتل بابه سخی ساعت ۱۲ شب گشت دولتی آمد و اتباع پاکستانی که در هوتل بودند سراسیمه فرار کرده و در توالت ها قایم شدند. اما پلیس افغان آنها را از دستشویی ها پیدا کرده و سوار بر یک وانت تویوتا کرده و بردند.
هیچ یک از اتباع افغانستان که در هوتل بودند به این نقض صریح حق حیات بشری اعتراضی نکردند و ته دل راضی هم بودند. من چون تذکره نداشتم از ترس جان خودم سرم را زیر پتو کرده و نادیده از کنار صحنه گذشتم.
اینها همگی حکایت از منافع ملی دارد. اتباع پاکستان رقبای جدی کاری برای مردم افغانی هستند. لذا مردم افغانی هیچگاه این حرکت را تقبیح نمیکنند. یا لااقل در این مورد جلوی چشم من این کار را نکردند.
اسمم فقط حرف اولش آمده است کاملش صفراحمد است. با عرض پوزش
یک نمونه از عواقب نداشتن بکارت
درمسافربخوان ونظر بده
پیمان گرامی : سلام! متشکرم از لطف شما / من با شما کاملا موافقم / واقعا که دولت ایران به این بد بینی ها دامن زده و خود نیز در اذ یت و آزار مهاجرین افغانی درایران سهم فعالی دارد. ولی ازنظرمن فقر و پرابلم های اقتصادی می تواند بزرگترین دلیل ایجاد چنین پرابلم ها برای افغانها دراین دو کشور( اشاره به پاکستان و ایران ) باشد. اینها خود دچار مشکلات اند و آ نوقت عزیز ما ن که از نهایت مجبوری به آن سو روانه شد ه اند مهمانان ناخواسته ای بیش نیستند که بر خوانی آنان ( البته از دید آنها) نشسته اند. آنچه را که من یکبار دیگر میخواهم از جایی خودم روی آن بیشترروشنی بیندازم
همانا درک ماهیت این مشکلات به صورت عینی و تحلیل علمی آن است. مهاجرت، (تراکم نفوس) را درکشورهای نادار، کمتر رشد یافته و جهان سوم (مخصوصا درشهرها) به بار می آورد. تاثیر تبلیغات دولتی به صورت مجرد و مجزا به خودی خود نمی تواند اثرگذاری آنچنانی داشته باشد که ما از آن امروز شاکی باشیم. مردم پرابلم هارا با گوشت و پوست شان تجربه میکنند. و ا گر یک نظر به تاریخ بیاندازیم، می بینیم که این پرابلم تنها ترین پرابلمی افغانها در ایران نیست بلکه مشکلات ناشی از بی جا شدن و مهاجرت ها یک معضله جهانی است که همیشه در اثر جنگها و یا کوچ به خاطر ی کار و زندگی بهتر میانی مهمان و مهماندار به میان آمده / مثلا: جنگ جهانی دوم باعث بی جا شدنی مردم از مناطق جنگزده به نزدیکترین مراکز مصون شد و بعد این مهاجرین به مناطق شهری که امکان کاریابی درانجاها بیشتربود پناه بردند و به زودی مشکلات اقتصادی، کمبودی مسکن، کمبودی آب آشامیدنی و موادمصرفی را برای مردم آن مناطق به بار آوردند که من نمیتوانم دراین مختصر به آن بپردازم ........
ازجانب دیگر مهاجرین نیروی کارشان را به کارفرما ارزان تر به فروش می رسانند چون این یگانه را هی است که میتوانند دررقابت به کارگران (مقیم) استخدام شوند. اگرشما خواسته باشید دو تا گراف از مصارف اعمار دو ساختمان ترسیم کنید که کارگران دریکی مهاجرین باشند ودر دیگری کارگران محلی باشند و به نتایج آن نگاه کنید. می بینید که مصارف درساختمان اولی ( که کارگران آن مهاجرین استند) از ٥ تا ١٠ فیصد کمتراست به تناسب ساختمان دومی ( که کارگران آن کارگران محلی استند ) است. کارفرما نه تنها که به مهاجرین به شکل سا عت وار پول کمتر میدهد بلکه از پول بیمه و نان و دیگرامتیازات هم به آسانی و بدون بیم مجازات قانونی آباء می ورزد. پس این میتواند مسله ای را میان افرادی این طبقه به وجود بیاورد ازجانب دیگربا ثروتمند شدن بیشتر ، سرمایه دارو سرمایه گذار شگاف بین این دوطبقه درجامعه عمیق ترمیشود و ارزش مواد مصرفی بلند می رود. دراخیرازنوشته هایم چنین نتیجه گیری میکنم ؛ که من درهمه نکات با شما اتفاق نظردارم ولی آنچه نوشته ام درحد یک نظراز دوراست و یک تحلیلی کلی است ودرمورد دوم مقاله را میخوانم/ اما دراخیریک سوال داشتم من واقعا درفهمیدنی ضرب المثل ها بسیارکند استم ، کاه کهنه را باد کردن یعنی چی؟ چگونه و چرا این ضرب المثل رایج شده و هم چرا های دیگر. خدا کند برای تان کدام پرابلم دیگرخلق نکرده باشم. / خدا حافظ / زینت
سلام به پیمان! وبلاگ خوب و داری تنوع مطالب داری امید است در طرح مطالب جدی مثل مهاجرین نظر خواهی را ازمهاجرین در ایران داشته باشید تا مطلب با پشتوانه تحلیل بهتر ارزیابی شود
محترمه خانم نور سلام ها و احتراماتم را بپذیرید!
1. خدمت شما عرض کنم که تحلیل شما از پناهنده شدن و مهاجر شدن و... بصورت عمومی اش کاملاْ علمی و دقیق است و شما دقیقاْ بر عواقب جابیجا شدن انسان ها بصورت عمومی و نتایج که در پی دارد، اشاره کرده اید و دقیق اشاره کرده اید. این مسله را اگر بطور عمومی نظر اندازی نماییم و یا به عبارت دیگر، از همان دریچه معیارها و پرنسپ های پناهندگی و جابیجا شدن انسان ها نگاه کنیم، نظر شما دقیق است. اما مهاجرت و وضعیت مهاجرین افغانی در ایران یک چیزی کاملاْ مجزایی است و با هیچ معیاری از معیارهای پناهندگی قابل مقایسه نیست.
شما بازهم از مردم و کارگران محلی یاد کرده اید که تبعیض آن ها در برابر مهاجرین افغانی یک چیز کاملاً طبیعی است و حق مسلم شان است، اما این کاگران هیچ کدام شان صاحب اختیار نیست و تصمیم گیرنده ساختن زندان های تل سیاه و سفید و غیره نیست و این کارگران مهاجرین افغانی را از صف نانوایی ها گرفتار کرده به تل ها نفرستاده اند که اطفال شان در خانه های «دربسته» از گرسنگی تلف شده باشند. بحث من روی ویژگی ها و خصوصیت های مهاجرشدن در ایران است نه روی معیارها و خاصیت های مهاجرت و پناهندگی بصورت عادی و معمولی اش...
نتیجتاً اینکه نظر شما بیانگر معیارهای عمومی و کلی مهاجرت است که در تمام جهان معمول است نه وضعیت مهاجرین افغانی در ایران. وضعیت مهاجرین افغانی مقیم ایران و معیارها و خصلت های پناهندگی و مهاجرت بصورت عمومی اش، دو چیز متفاوت است.
2.«کاه کهنه باد کردن» یعنی یک چیز گذشته را تکرار کردن. اینجا معنی اش این است که من نوشته ای که قبلاً نشر شده بود را، تکراراً نشر کرده ام تا با نشر آن، نظرم را در ارتباط با مهاجرین افغانی مقیم اروپا برای شما و دوستانم بیان کرده باشم که شما در پیام قبلی تان به آن اشاره کرده بودید. منظورم از همان شعر «کارما» است که فکر می کنم بازهم نخوانده اید ـ اگر بخوانید پاسخ تمام سوالات تان را دریافت کرده اید...
سرفرازی شما را خواهانم
جناب پیمان دوست دانشمندم : سلام ! / سپاس از شما که روشنم کردید / فرموده های شما دقیق است/ شاد و موفق باشید/ زینت
جناب پیمان سلام و حرمت / سپاس برای جواب مفصل تان / در(پرشین) اگرپیام بسیار بلند باشد باید دو قسمتش کنید و دو مرتبه ارسال دارید به این ترتیب می توانید یک پیام بسیار بلند ( یعنی اضافه تراز٢٥٥ کلمه ) را درج کنید که البته این مانع درسرورهای غیر(پرشین بلاک) موجود نیست/ من پیام شما کاپی را کردم و هم درسایت زیبای تان خواندم /
جلسه نقدشعردرسایت ادبستان
این بارباشعر: محمدحسین فیاض
چگونگی نوشتن نقد:
1. لطفاًدرصفحه اول سایت ستون سرصفحه روی دکمه "انجمن گفتگو" کلیک نمایید
2. روی عنوان نقد شعرکلیک نمایید
3. روی عنوان "ضعف وقوت شعردرکجاست" کلیک نمایید
4. برای نوشتن نقدتان روی دکمهء"post reply کلیک کنید
5. متن تان رابانوشتن نام وعنوان نقد واردکنید
6. دکمه" ارسال" راکلیک نمایید.
ادبستان هرهفته(اگرتعدادنقد کم باشد شاید هردوهفته) شعرجدیدی رابه نقدمی گذارد. شاعران ونویسندگان محترم می توانند شعرشان رادراین سایت به نقد بگذارند.
سلام به تمامی پاسداران و حافظان حقوق کاملا مزخرفی به نام حقوق بشر.
قبل از هر چیز خواستم نکته ای را خدمت همه دوستان عرض کنم که یک انسان اول به اصلاح سیاست های داخلی کشور خودش می پردازد بعد سیاست های کشور های دیگر را زیر قلم نقد قرار میدهد.
همانطور که قبلا هم گفتم حقوق بشر حقوق کاملا مزخرفی است که فقط سیاست مداران با این کلمه اعجاز آمیز گوش آدم های ساده لوح را پر می کنند.اینکه می گویید من تمام دنیا را به نقض حقوق بشر متهم میکنم دروغ نیست چون واقعا هم همینطور است .یک سوال از شما دارم آقای پیمان اگر دولتهای غربی واقعا رعایت کنندگان حقوق بشر هستند پس چرا وضع کنونی افغانستان این چنین است؟ این نگاههای بشر دوستانه فقط از جانب مردمان غربی است نه دولت های غربی .از شما می پرسم وقتی دولت عراق با حمایت کامل دولت های غربی به ایران حمله کرد این حقوق بشر کجا بود؟ وقتی دولت عراق شهر های ایران را بمباران شیمیایی میکرد این حقوق بشر کجا بود؟وقتی دولت عراق شهر خودش حلبچه را بمباران کرد این حقوق بشر کجا بود؟
وقتی ملت مظلومی به نام فلسطین این چنین قربانی می دهد چرا حقوق بشر به فریادش نمی رسد؟ چرا حقوق بشر هیچ کاری برای افغانستان نمی کند؟ معذرت می خواهم آقای پیمان ولی تصوری که من از شما دارم این است که شما سیاست های غرب را خدای خود کردید و حتی اگر غلط هم باشد آن را می پرستید و هیچ از قوه درایت و عقل که خدا در وجود شما نهاده استفاده نمی کنید تقلیدی بس کورکورانه و نامعقول.
در اروپا از قرن۱۷به بعدزمزمه هایی به نام حقوق بشر آغاز شد ژان ژاک روسو و ولتر و منتسکیو نویسنده هایی بودند که افکار خود را درباره حقوق طبیعی و فطری و غیر قابل سلب بشر در میان مردم پخش کردند و این درحالی بود که اسلام ۱۴۰۰سال قبل در مورد حقوق بشر صحبت کرد ولی ما (مثلا) مسلمانان غرب را بت خود کرده و حقوق بشر از زبان دولت های غربی می پذیریم حقوق بشری هیچ تاثیری در سیاست های اصلی یک کشور ندارد وفقط محدود به مردم و چند دسته تظاهرات و راهپیمایی می شود. پس یک چیز را برایتان روشن و واضح بگویم که اگر منتظرید که حقوق بشر برای افغانستان تصمیم بگیرد مطمئن باشید که این انتظار باعث می شود که زیر پایتان علف سبز شود. پس از من پیر مرد این سخن را بپزیرید که منتظر نباشید غرب افغانستان را بسازد ما ایرانی ها یک ضرب المثلی داریم که می گوید(کس نخارد پشت من جز ناخن انگشت من)
من به عنوان بالاترین مقام سیاسی دولت ایران وفرمانده کل قوا عقیده دارم که با هرکس باید با زبان خودش صحبت کرد.بنا براین مطمئن باشید که اگر کسی بخواهد از راه روابط دیپلماتیک و بحث و مذاکره با ما ارتباط برقرار کند ما هم چنین می کنیم . ولی اگر کسی با ما قصد جنگ دارد ما هم می جنگیم. مشکل اروپا با ایران مشکل نقض حقوق بشر نیست مشکل و بحث بر سر انرژی هسته ای است که همانطور که گفتم حق طبیعی ملت ایران است که با به کار گیری متخصصان داخلی کشور کسانی که در خود ایران تحصیل کردند و همه جوان بودند جز هشت کشوری شدیم که به این انرژی دست رسی دارند در حال حاظر ایران حدود ۳۰تن اورانیوم غنی شده دارد که انرژی ۵۵ سال ایران را تا مین میکند. پس به نظر شما نامعقول نیست که ما از حق طبیعی خود بگذریم و تسلیم سیاست های مزخرف غربی شویم؟ به کسی مربوط نیست که ما اورانیوم غنی شده تولید می کنیم به هیچ کدام از دولت های غربی مربوط نیست همانطور که دولت های غربی به ما می گویند به شما مربوط نیست! ما ایرانی ها هر کاری دلمان می خواهد می کنیم و اگر کسی جرات دارد بیاید جلوی ما را بگیرد تا به آنها نشان دهیم که با کی طرف هستند .ما زمانی دست از غنی سازی اورانیوم بر می داریم که دولت های غربی هم چنین کنند وگرنه به قول خر خودم احمدی نژاد بهتر است از هوای تابستانی لذت ببرند.
در مورد این هم که چرا دولت ایران سعی و تلاش در بیرون کردن مهاجرین افغانی دارد باید بگویم که شما دولت ایران را با کشور های اروپایی مقایسه نکنید جمعیت کشور های اروپایی کم است و جمعیت این کشور ها رو به پیری می رود در حالی که ایران کشوریست باجمعیتی حدود ۷۰میلیون و همه هم جمعیتی جوان و باید امکانات را برای زندگی جوانان خودش که در اولویت قرار دارند فراهم کند البته این را قبول دارم که نباید مهاجرین افغان را بیرون کرد چون آنها اکثریت به اموری مانند کارگری و دست فروشی مشغولند و با بیرون کردن آنها بازار اشتغال برای جوانان ایرانی فراهم نمی شود چون اکثریت جوانان ایرانی تحصیل کرده هستند و دست به چنین کارهایی نمی زنند ولی باز هم این عمل سبب پایین آمدن درصد بی کاری در کشور می شود.
در پایان همه حرفهای از شما آقای پیمان می خواهم که مطالعه خود را افزایش دهید چون حرف زدن هایتان بیان گر این است که بدون آگاهی حرف می زنید. در ضمن هم بهتر است در مورد سیاست کشور خودتان بنویسد و به ایران دیگر کاری نداشته باشید آدم اول خودش را درست می کند بعد دیگران را.
و مجددا می خواهم که اگر برایتان زحمتی ندارد و کمرتان درد نمی گیرد دیگر در مورد سیاست های ایران ننویسید ما خودمان ایرانی ها می دانیم چه باید بکنیم و اگر سیاست کشور خودمان مزخرف ترین سیاست دنیا باشد باز آن را به آزادی که دولت های غربی می خواهند برایمان به ارمغان بیاوردند ترجیح می دهیم.
وا وا وا آیت الله خامنه ای!
فکر میکنم شما خیلی دیر می فهمید. دو مرتبه دیگر که نوشته آقای پیمان را بخوانید، ممکن است بفهمید که در متن در مورد حقوق بشر صحبت نشده است و بحثی در آن مورد نیست. هروقت توانستی یک متن را بعد از خوانش آن خوب بفهمی، بعد بیا پیام بنویس هموطن گلم...
بگزار خود ایرانی ها از موضع خود صحبت کند او برادر!
لنگی ات سفید و چپنت زرورقدار باد!
با عرض سلام؛
آقای پیمان به نظر من که در موضوع برخورد ایران با مهاجرین افغان هم ملت ایران و هم دولت ایران مقصر می‌باشند زیرا که مهاجرین در ابتدا قبل از اینکه با دولت روبرو شود با ملت روبرو می‌باشند و صد البته که ملت ایران نیز در این روبرویی خود را بالاتر و بهتر از افغانان می‌یابند و آنان را در پله‌هایی پایین تر و پست تر؛ و در آخر این نگاه و نظر ملت ایران با تصمیماتی که دولت ایران در مورد افغانان می‌گیرند کامل تر و در واقع بدتر می‌شود.
تصمیماتی مانند محدود کردن افغانان فقط در یک شهر و محروم کردن آنان از تحصیل از این جملات هستند.
با امید موفقیت روز افزون شما
صاحب آریان
۲۶/۴/۸۵
بابا کی میره این همه راه را احمدی نژاد
شما هم اگر ۱۰دفعه دیگر نوشته های من را بخوانید هدف اصلی و مقصود اصلی من را می فهمید.
همانطور هم که قبلا گفتم دوست ندارم در مورد ملت ایران بنویسد.مجبورم نکنید دفعه بعد تهدیدتان کنم چون اگه باز هم در مورد ملت ایران بنویسید احمدی نژاد حکم عزل شما را به مجلس میدهم و مجبورشان میکنم که طرحم را تصویب کنند.
خیلی جدی می گم نمی خوام دیگه در مورد ایران و ایرانی بنویسید بابا این همه سوژه برای نوشتن در کشور خودتون وجود داره دیگه در مورد ایرانی ها ننویسید چون دیگه داره کمکم رگ غیرتم باد میکنه و مجبور میشم دفعه بعد در مورد افغانها بنویسم
با با ای ول رهبر جون زدی تو خال
رفیق ازیز کوجایی که غدر کم پیدایی.
کم نمیشته نی و ماکم موگی.
جور باشی.
دوست عزیز سلام :
همه با هم جنایات وحشیانه رژیم صهیونیست
را علیه مردم بی گناه وبی دفاع فلسطین و
لبنان محکوم نموده و بگویم اسرائیل مرگت
باد مرگ بر اسرائیل
سلام برادر همدین من
بنده با برادران افغانی زیاد در ارتباط بوده ام وبا خلق وخوی انها اشنایی دارم لذا یک عیب از خودمان بگویم یک عیب از شما البته برای اینکه خودمان را اصلاح کنیم
عیب ما :یک مسلمان مسلمان است وکاری با مرزوکشور ندارد این خطوط مرزی را شیاطین رسم کرده اند ما هم مقید به این خطوط مجازی شده ایم والا مگر مسلمانی ایرانی وافغانی دارد مشکل بیکاری ما از وجود افغانیها نیست بلکه از بی تقوایی بعضی از ماهاست که موجب قطع رحمت الهی می شود پس فشار اوردن به برادران افغانی که در این مملکت زحمت می کشند انسانی واسلامی نیست
عیب بعضی از شماها :من یادم هست که زمانی که طالبان به افغانستان امدند علیرغم اینکه می دانستند اینها با اهل بیت دشمنی ذارند از امدن انها خوشحالی می کردند وبعدا هم ازامدن امریکاییها خوشحال بودند وتنها راه نجات افغانستان را در امدن امریکا می دیدند واین همان چیزی است که موجب سخط خداست که بندگان او چشم امید به دشمنان دین ببندند واز خدا غافل شوند
سلام پیمان عزیز: تشکر از اینکه به کلبه ما امدید، بلی زنده ام.
به فکر نـــــــــــــــــــــــان باشید که خربوزه آب است
احیا مجدد پولیس امر به معروف و نهی از منکر , قانون اساسی و اصول دیموکراسی را به چالش خواهد کشید . دین و مذهب یک عقید و یا یک ایدیالوژی است و باید از راه ارشاد و ترویج اسلامی با لطف مهربانی و اخلاق اسلامی به این معضله رسیدگی شود . برخورد خشن و ناپسند تصویر غلطتی از اسلام و مسلمین خواهد داد . خداوند وقتی انسان را خلق کرد اول روح دوم اراده برایش اعطا کرد تا حق از باطل را تشخیص داد و رستگار شوند . پس آن اراده و آزادی که خداوند برای بنده گانش ارزانی بخشیده است نمیشود با ضرب شلاق از او گرفت . فساد اداری و یا اخلاقی اگر وجود دارد . از بیکفایتی پولیس ملی است .
دولت باید اگر لازم باشد اصلاحات در پولیس ملی بیآورد و از نظر اقتصادی و اکمالات نظامی به پولیس ملی رسیدگی شود , تا بتوانند با درایت و مدیرت عالی تر با مسایل فساد اخلاقی برخورد کنند .
از سوی دیگر اقتصاد افغانستان در یک بحران به سر میبرد ایجاد چنین اداره , به بودیجه و افراد مسلکی نیاز دارد پـــــــــــــــــــــــــــــــــس به فکــــــــــــــــــــــر نان باشید که خربوزه آب است . و از افکار طالبی حضر کنید
سلام با مطلب جدید عنوانی امر بمعروف و نهی از منکر (نهاد نا مبارک ) بروزم نظرتان گرامی باد
پیمان گر امی سلام ! باز احو ال غم انگیز دارم از مها جرین افغانی مقیم به اسطلاح جمهو ری اسلا می ایران ! لطفا در سایت مسا فر آقای رفیعی بخو انید . افتاب تو سط دو انگشت پنهان نخو اهد شد .
سلام دوست عزیز وبلاگ شما لینک شد موفق باشید
سلام
بخوانم تا بعد...
Where is the human-right?
Where is the humanity & philanthropy?
Victim of terror: Hello Mr.Bush, how are you?
Mr.Bush: I,m fine very very well!
Victim of terror: What is your job?
Mr.Bush: I,m always take the side of the poor human! & kill the terrorists in Afghanistan, Iraq, and all part of the world!
Victim of terror: But I think you are a killerman & murderer! please See my picture, whay did you kill me?
Mr.Bush: because you are a terrorist!
Dear viewrs, what is your opinion? What is my sinfulness? Who is the crimer & terrorist? I or
Mr.bush.
See more pictures
برادر
گرامی پیمان عزیز سلام ! سوال : ما که هستم ؟ از دیر زمان بودن ما قدامت چندین هزار ساله داشت . در کجا ؟ در افغانستان . اما هو یت نداشتیم .! عسکر ی نموده ومالیات را به وقتش پر داخت میکردیم و بدون اینکه دو باره سود دولت وقت را بد ست بگر یم . با آن هم بو دن ما جرم بود گناه کبیره بود ! یک وقت توسط حکام وقت آواره میشو یم . سر ما بر دنی و مال ما خو ردنیست ! کوج های اجباری ! باید در هر جمله کوتا یک علامه تعجبی و تا سفی بگذارم چون همه اش تراژدی > سو ژه > غم و مصیبت است !!! بعدا به غلا می کشیده میشو یم ! ازینکه زمین وملکما از دست ما میرود ! ریسمان گر فته دست بکار میشویم برای زنده ماندن ! باز هم هو یت نداریم ! تحمل میکنیم صبر را پیشه خود ها قرار مید هیم باز هم تحقیر میشو یم ! آن قرن گذ شت > در اوائیل قرن ۲۱ قرار گرفتیم خو شحال بو دیم . صحبت از تمدن وتکنا لو ژی علم ودانش بود . آنهای که در راس دولت بود صحبت از برادری و یگا نگی میگفت .براستی ما هم مثل گذ شته خوش با ور بو دیم و در اسر ع وقت در کنار شان رفتیم و دست خوش با وری را با لای قر ان گذ اشتیم . باز هم دست و پای ما را بیر حمانه بریدند ! و خند یدند و گفتند باز هم حقوق مدنی میخو اهید ! ! دو بار نسل کشی ! دو بار قتل و کشتار دسته جمعی !! دو بار بودن ما جرم شد گناه کبیره شد !! در حقیقت اجانب در مقابل پیمان نا تو نمی جنگد چون اجانب سابقه غلامی شان معلوم است . در حقیقت اجا نب در مقابل ( ما ) می جنگد ! چرا ؟ باز هم سر و کله ما در این فضای بی اعتما دی پا ر لمان نما یان شده است . اگر باز هم از صحنه سیاست به حا شیه کشید ه شو یم ! از اجانب باز همان خو ش خد متی است ! پیمان گرامی . ما که هستیم که بو دن ما گناه صغیره وکبیر ه است ؟؟ امید وارم در این باب نقد کنی .
عرض حرمت
درین صفحه نظریات آقای (دوست) خوب اما تکرار بر مکررات ودر حاشیه قرار دارد.
آیت الله خامنه ای جوانه مرگ هم که از باد کردن نمیدانم کجایش یاد کرده ونظرش را با تهدیدی پسوند داده است
اما بعقیده من :مهاجرت یعنی .دربدری.نداری.بیپناهی.تعنه .تحقیر و و و اینجا دیگران مقصرنیستند.
واین کدام چیز کاغذپیچ هم نیست.
وحبیب جان این کاه تان جدا که کهنه بود.
با چه ازاره گلم سلام ! افتخار به اسم که گذ اشتی ! برادر گلم ! آدم همیشه از ادم های عاقل گلایه میکند . مثل : دولت مردان ایرنی که در واقع امروز با درایت کامل با دنیای غرب بو یژ ه امریکا سر میجنبا ند . نمونه اش امی گردنگ خا منه ! دولت مردان نا اهل وطن خود ما غیر قابل مقایسه است با دولت مردان ایرانی . این کجا ! و آن کجا !
برگنامه فانوس بروز شد
با نظرات شما پیرامون وضعیت مهاجرین افغانی در ایران موافقم. سپیده هم بلاخره بروز شد.منتظر نظرات ارزشمند تان هستم
سلام حبیب جان گل ....... بخشش باشد که کمتر وقت می کنم به وبلاگ خوبت بیایم ولی در یادم هستی
سلام به برادر عزیز پیمان، از حضور صمیمی تان در سپیده متشکرم. بلی آن عکس از خودم هست،چون به کلتور و فرهنگ غنی هزاره نهایت علاقه مندم آنرا در وبلاگم قراردادم و شما هم اگر مایل هستید میتوانید آن را در سایت مورد نظرتان قراردهید. سربلند باشید
سلام حبیب جان من نظری خاصی ندارم چون از سیاست چیزی نمیدانم فقط میخاستم نظر تانه با تیادل لینک بفهمم ایا موافق استی ؟
با عرض سلام؛
برادر عزیز چرا جواب نامه های مرا نمی دهید. من همان نوجوان افغان در دری بلاگس هستم. جدیداً بلاگ من آپدیت شده است اگر خواستید به آنجا نیز سر بزنید.
با آرزوی موفقیت روزافزون شما
غدیر علی صاحب آریان
۱۳/۵/۸۵
سلام آقی پیمان. لطفاَ این petition آنلاین را امضا کنید.
International Campaign to fight Illeteracy in Afghanistan
لینک:http://www.petitiononline.com/1385/petition.html
اگر شما امظا نکیند دیگر از کسی توقع ندارم که امضا کنند
افشای یک حقیقت.
سلام دوست گرامی. آیا باور میکنید که در یک صد سال گذشته به ما دروغ گفته اند؟ باور میکنید که صد ساله خواندن معاهده دیورند دورغی در جهت ایجاد پشتونستان بزرگ بوده است؟ باور خواهید نمود اگر بشنوید که در معاهده دیورند جمله صد ساله بودن آن نگنجیده است؟ مقامات افغان محرمانه به مجله اکونومیست گفته اند که در معاهده دیورند عبارت ساله بودن نگنجیده و هر گونه ارجاع به قوانین بین الملی شکست آنی برای افغانستان خواهد داشت. ترجمه کامل مقاله اکونومیست در مورد خط دیورند را در وبلاگ " یادداشتهای از غرب" بخوانید.
تشکر
دوستان عزیز سلام
همیشه دروازه را برای این میسازیم که دوستی. عزیزی .یا حتی سیالی .روزی این در را بروی آدمیزاد بگشاید.
ومن هم درhttp://bacheazra.blogfa.com/(باچه آزره) چشم براه همه نازنین های مثل شما هستم.
جواب به : (محترم آقای دوست)
(دوست )بزرگوارامیدکه سلام مجدد مرا پذیرا باشید
عزیز برادر من این نام را 17سال است که با خود به یدک دارم.
روز های که هزاره گفتن در جمع خود ما کفر مطلق بود من واین نام با هم بودیم.
آقای کاظم کاظمی با مقال های کوتاه ودرازش .مرا از عقوبت این نام (باچه آزره)وخطرات آن منع کرده واز طریق مطبوعات آگاهم مینمودکه :الحذر یا اخی که آزره گفتن محکومیت وشرمساریی دنیا وآخرت را دارد.من با این نام بار ها استفتا کفریت خودرا از این وآن اخذ کرده ام.
اما چون من یک باچه آزره بودم .چون من کسی دیگر بوده نمیتوانستم .چون دوست ندارم که کسی غیر از خود باشم.چون غیر از من کسی دیگر این من شده نمیتواند .وصد ها چون دیگر تشویقم کرد تا باچه آزره را بعنوان بهترین نام برای خود انتخاب نمایم .
(دوست)گرامی
چون این نام را برای خود میپسندم کفر آن برایم رحمت است .از آدرس بالا آغیلای ما هم بیایید
زنده بــــــــــــــــــــــــــــــــــاد باچه آزره.
سلام دوست گرامی!
با نوشته ء " آتش در خاور میانه " در خدمت هستم. کامگار باشید.
سلام حبیب عزیز!
شما را لینک کردم در سایتم.
خیلی زیبا بود همیشه بنویسید !
سر بزن بر خانه شعراست منتظر!
إإیئیإیئًٌٍإ۴ٌٍَأإیةأأًًُِ ۹۷۶۵۸۰۷۶۸۷۶۸کآ«ة«ک«کةک«أآک
آ«أ»ةآأ«»ة«»«آ»«»ة«آأ»ة«»ة«آأ»ة«أآ«ة»أآ»ة
أآ»ةآأ»«ة»أآ«»ة«آأ»ة«آأ«»ة«آ»ة«
ةآأةآآأإةآآََُِ۹۸ٍ۰۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹أآ